نويسنده: دکتر مريم يارمحمد توسکي (1)




 

مقدمه

اين مطالعه درآمدي بر تاريخ شفاهي به عنوان روش و يا ابزاري در تحقيقات کيفي است. هدف اصلي از اين مطالعه با توجه به امتيازات و کارکردهاي خاصي که اين روش دارد، جلب توجه و گرايش محققان کيفي به کاربرد اين روش در جوامعي است که اطلاعات ثبت شده مکتوب از پديده ها و وقايع اجتماعي، انعکاسي ناکامل از حقايق تاريخي است. در اين راستا تلاش شده است مفهوم تاريخ شفاهي با جايگاه آن در مطالعات کيفي، چگونگي شکل گيري تاريخ شفاهي در روند تکامل خود، ازسنت گرايي تا رويکرد پسامدرن، تکنيک اصلي و مراحل اقدام به عمل آن و بالاخره امتيازات و نقد اين روش مورد مطالعه قرار گيرد.
در برخي متون، تاريخ شفاهي معادل تاريخ زنده (2) ( Giles, 2006 ) و يا تاريخ کلامي (3) ( باقي، 1373 ) آورده شده است. اما در تعريف و کاربرد، همگي با يک مضمون به کار گرفته شده اند. تاريخ شفاهي توسط بسياري از محققان اجتماعي در رشته هاي مختلف به کار گرفته شده است. به طور مشخص، عرصه هايي همچون جامعه شناسي، انسان شناسي، تاريخ، ادبيات، تجارت، بهداشت رواني، آموزش پزشکي و غيره را شامل مي شود. ميزان قابل توجهي از تاريخ هاي شفاهي، داستان هايي از رانده شدگان (4) يا افراد حاشيه اي (5) هستند که داشته هاي زنده و حضوري خود را در باب مسائلي چون نژادپرستي، تبعيض هاي جنسي، نابرابري هاي طبقه اجتماعي، نسل کشي ها، اختلاس ها، فساد اداري در باندهاي زيرزميني و غيره پرداخته اند.
« راينهارتز (6) ( 1992 ) به صورتي فصيح تاريخ شفاهي فمينيست ها را با هدف کسب اطلاعات جديد و دقيق با جمع آوري تجربيات و داده هاي معتبر ارائه داده است، در اين مطالعه صداهاي زنان از طريق ضبط تاريخي، به عنوان اسناد عدالت اجتماعي دوباره سازي شده است. او همچنين در جهت غني کردن اين مطالعه، از حوزه هاي شناختي همچون انسان شناسي و روش شناسي به طور خاص اقدام پژوهي (8) بهره برده است » ( Janesiek, 2007 ).
تاريخ شفاهي همچنين در هنر نيز در قالب هنر داستان گويي (8) در تفسير فعال ارتباطي به کار مي آيد. از منظر پسامدرنيست ها نيز تاريخ شفاهي در قالب مصاحبه هاي عميق براي رسيدن به داده هاي ماهوي مورد توجه جدي قرار گرفته است.
بدين ترتيب با توجه به کاربرد تاريخ شفاهي در مجموعه روش هاي کيفي که قادر است داده هاي واقعي تري را در مطالعات پديده هاي اجتماعي به دست دهد، در اين نوشتار سعي شده است، حوزه هاي معنوي، تاريخچه اي، روشي و زمينه هاي کاربردي اين روش را با استفاده از متون تخصصي مورد مطالعه قرار دهد.

1- مفهوم تاريخ شفاهي

گريم هيچکاک تاريخ شفاهي را در سال 1995 اين گونه تعريف کرده است: تاريخ شفاهي پژوهشي گذشته نگر است که به وسيله اظهارات افراد خاص از طريق جمع آوري مجدد خاطرات، داستان هاي زندگي، تجارب، نگرش ها و ارزش هاي آنها در باب پديده اي خاص به مدد پژوهشگران مي آيد.
تحليل هاي تاريخ شفاهي تا حد زيادي ريشه در روان شناسي و جامعه شناسي دارد. اين روش انعطاف بيشتري نسبت به ديگر روش ها دارد و با رويکردي متفاوت از رويکرد اثباتي (9) در جهت درک واقعي پديده ها است. بدينترتيب، انتظار مي رود تاريخ شفاهي در پارادايم انتقادي (10) و در حوزه هاي انسان شناسي، جامعه شناسي و فمينيسم به خوبي به کار رود. به گفته کارل مارکس، مردان تاريخ را مي سازند اما نه تحت شرايطي که خود انتخاب مي کنند. بنابراين براي شناخت شرايط زمينه ساز پديده ها و وقايع اجتماعي، نياز به بازسازي (11) و شناخت مجدد (12) گذشته در حال حاضر از طريق منابع دست اول است.
اعمال گذشته به عنوان عوامل ساختي و مهياگر زمينه ساز در بروز واقعيات، در زمان حال هستند. تاريخ شفاهي قادر است به صورت غيررسمي، به بسط و گسترش مباحث رسمي بپردازد. يونگ ( 1971 ) چگونگي نظم سلسله مراتبي جامعه را از طريق انعکاس ارزش هاي شناختي نشان مي دهد.
به عقيده واگن، مورخان و تحليل گران نياز دارند تا حافظه را به عنوان ابزار اکتشافي و بخشي از سازوکار جهان توسط افراد گذشته به کار گيرند ( Vaughen, 2001 ).
ماهيت پيچيده دانش، ساخت تاريخي- اجتماعي و انعکاس و القاي وقايع مکتوب، انگيزه هايي براي به کارگيري تاريخ شفاهي است. فوکو يک تحليل جامعه شناختي خوب را منوط به تلاش براي شنيدن صداي ديگران در حاشيه مي داند. طبق تعريف گوردون مارشال: « تاريخ شفاهي رويکردي است که تاريخ را بر اساس مجموعه اي بزرگ از مصاحبه ها با افراد قديمي مي نگارد. اين روش گذشته نگر (13) است و داده ها را به شکل وقايع، نگرش ها و فعاليت هاي دوران کودکي، بلوغ و بزرگسالي در يک دوره انتقالي از طريق مصاحبه با روش جامعه شناسي- تاريخي و يا در قالب تاريخچه اي- زندگي نامه اي ارائه مي دهد » ( Gordon, 1998 ).
استفان هومفري بين سال هاي 1939-1889، مطالعه اي گسترده به شکل تاريخ شفاهي درباره دوران کودکي و جواني شورشيان و يا اوباشان خياباني انجام داد. او متوجه شد، رفتار اين افراد وقايعي ساده بوده و محصول تغييرات اجتماعي اخير جوامع معاصر نيست.
تامارا گيلز معتقد است، تاريخ شفاهي مي تواند ابعادي از موضوع مورد مطالعه را نشان دهد که از طريق روش هاي تحقيقاتي ديگر، از جمله بايگاني (14) و يا فنون و منابع آماري به دست نيامده باشد. در بسياري از موارد که اسناد مربوط به يک واقعيت سست و يا مشکوک است، مي تواند منجر به روشنگري ها و حصول اطلاعات پنهان مانده ذي قيمتي براي دانشمندان شود، اين طريق، شکل مفيدي از طرح شفاف اشکال زندگي در گذشته، تضادها، اقتدار سياسي، ادراکات فردي و فعاليت هاي اجتماعي است. به طور مثال، تاريخ شفاهي به عنوان يک منبع و روش در مطالعات توسعه اي آفريقا مورد استفاده قرار گرفته است. تاريخ شفاهي به عنوان قدرتمندترين ابزار در فهم موضوعاتي از اجتماع، سياست، اقتصاد، روشنفکري و تغييرات فرهنگي استفاده مي شود.

2- تاريخ شفاهي به عنوان روش و يا ابزاري قوي در مطالعات کيفي

در اوايل قرن گذشته، تاريخ شفاهي بر مصاحبه با برگزيدگاني چون ژنرال ها، هنرپيشگان معروف، دانشمندان، رهبران ملي و يا هرکسي که به دليلي برجسته بود، تأکيد داشت، در حالي که در همان زمان، افراد بومي به عنوان يک حافظه قوي براي يک شهر، روستا يا کشور اطلاعاتشان مستور باقي مي ماند. امروزه تاريخ شفاهي به مجموعه اي از نگرش ها، باورها و عقايد کليه افرادي که در رابطه با يک واقعه يا پديده اجتماعي، نسل حاضر و شاهد بوده اند، اطلاق مي شود.
« تاريخ شفاهي مي تواند بر مجموعه بزرگي از مخاطبان متمرکز شود. تاريخ شفاهي را مي توان به صورت پيوستار زير نشان داد:

( برخي نخبگان و افراد معمولي )
بدين ترتيب تاريخ شفاهي مشارکت کنندگان از يک سو، حضور و مشارکت نخبگان و از سوي ديگر با شهروندان عادي ميسر مي شود. فنون تخصصي تاريخ شفاهي همان فنوني است که محققان روش هاي کيفي به کار مي گيرند که با تأکيد بر استفاده از زبان معمولي براي انعکاس واضح داستان بر پايه يک تحقيق کيفي است. به عبارت ديگر، اين روش همچون ابزاري معتبر و با ارزش براي محقق کيفي است که شاهد انتقال تجربيات مختلف از يک رويکرد سنتي به يک رويکرد بازسازي شده از مفاهيم هستيم که امروزه آن را پسامدرن مي ناميم » ( Janesiek, 2007 ).
تاريخ شفاهي مطالعه اي عميق و کيفي است. تکنيک اصلي تاريخ شفاهي مصاحبه از نوع نيمه ساخت يافته، بر پايه نمونه گيري نظري (15) ( غير تصادفي ) صورت مي گيرد. تاريخ شفاهي، تاريخ زنده و معاصر از بعد جامعه شناختي است و شرط آن انجام مصاحبه هاي متعدد و نه موردي (16) از افراد در معرض واقعه است ( سرايي، 1387 ).

3- ويژگي هاي مشترک روش هاي کيفي و تاريخ شفاهي

1- تکنيک هاي به کار گرفته شده، همچون مصاحبه عميق، مشاهده و اسناد، در تبيين يک واقعه در هر روش يکسان است. به کارگيري اين فنون در تاريخ شفاهي بستگي به هدف مطالعاتي، نظريه راهنماي مطالعه و نقش محقق دارد.
2- هدف اصلي در تاريخ شفاهي، بيان داستان واقعي مشارکت جويان در يک رويداد از طرق اتفاقاتي است که با آنها تجربه زيستي داشتند. بنابراين روش تاريخ شفاهي بايد مبتني بر درک و فهم و آموزش روش ميداني (17) باشد.
3- به کارگيري زبان معمولي براي داستان در تاريخ شفاهي و برقراري رابطه توأم با درک و همدلي (18) همچون روش هاي کيفي حاکم است.
4- در تاريخ شفاهي معمولاً تفسير و يا تبييني غالب در تحليل مصاحبه ها حاکم نيست و واقعه با رويکرد و ديدگاه هاي مختلف از جمله مشارکت جويان به حاشيه رانده شده تحليل مي شود. به عبارتي ديگر رويکردي اثباتي و مبتني بر الگوهاي ثابت و از قبل تعيين شده در اين روش جاري نيست و همچون روش هاي کيفي اين انعطاف حاکم است.
5- تاريخ شفاهي همچون ديگر روش هاي کيفي، متوجه به درون است، بنابراين مشارکت جويان در توصيف و تبيين خاطرات ميل مفرط و قدرتمندي به حفظ و نگهداري خاطره در « خود » (19) دارند.
بنابراين به زعم سرايي ( 1387 )، اهليت محقق در اين روش ها و هنرمندي او در حفظ اخلاق علمي و به کارگيري فنون به شکلي مطلوب در تحصيل اطلاعات واقعي تر تعيين کننده است.

4- روند تکاملي تاريخ شفاهي

جين سيک روند تکاملي به کارگيري تاريخ شفاهي را در سه دوره تقسيم بندي کرده است ( Janesick, 2007 ):

4-1- دوره تاريخ شفاهي با شيوه سنت گرايان (20)

در اين دوره محققان تنها بر ضبط مصاحبه از طريق نوار تأکيد دارند. آنها مصاحبه را طي زماني طولاني براي هر مشارکت جو انجام مي دادند. غالباً مصاحبه ها خالي از تفسير و تمرکز آنها تنها بر مشارکت جويان نخبه بوده است. در اين نوع از تاريخ شفاهي، بازسازي مفاهيم صورت نمي گرفته است، به عبارت ديگر، نوعي مصاحبه با رويکرد اثباتي بوده است. اين دوره با داستان گويي ها در قالب مطالعات رسمي در قرون گذشته از دانشگاه کلمبيا شروع شد.

4-2- دوره تکاملي تاريخ شفاهي با رويکرد مفهوم سازي مجدد (21)

در اين رويکرد، محققان تاريخ شفاهي از فنون متعددي در يک مصاحبه همچون ضبط ويدئويي- ديجيتالي، تنظيم صورت جلسه هاي کتبي مشارکت جويان و تعداد مصاحبه هاي بيش از يک مورد با مشارکت جويان استفاده کردند. به اين ترتيب، با تنظيم مصاحبه هاي عميق و کيفي در يک تاريخ شفاهي، محققان با تفاسير مقايسه اي و تحليل هاي تطبيقي، مطالعه خود را انجام دادند. به طور مثال، تفسير مقايسه اي بالاترين فرد درجه اي ارتش با پايين ترين فرد نظامي از نظر سلسله مراتب در يک مقوله مورد مطالعه در تاريخ شفاهي است. مشخصاً به کارگيري چهارچوب نظري در تحليل مصاحبه هاي تاريخ شفاهي وجه مميزه اين دوره با دوره سنت گرايان است. مفهوم سازي مجدد با تأکيد بر اينکه مفاهيم بايد در زمينه فرهنگي- اجتماعي موضوع تحليل و مطالعه شوند. در اين حالت ممکن است تاريخ شفاهي حاصل از اين رويکرد توأم با عدالت باشد و يا منجر به نگرشي غير عدالت جويانه شود.

4-3- دوره تاريخ شفاهي با رويکرد پست مدرنيست ها (22)

اين دسته در تاريخ شفاهي از همه راه هاي موجود، ممکن و قابل دسترس در مصاحبه هاي متعدد استفاده مي کنند. پست مدرن ها، تاريخ شفاهي را راهي براي تبارشناسي و ديرينه شناسي تاريخ مي دانند و هدفشان اصلاح تاريخ از طريق صداهاي جاري و زنده در هر جامعه است.
بنابراين مفهوم سازي مجدد قطعاً در مطالعه اين دسته وجود دارد. پست مدرن ها در تاريخ شفاهي قبل از هرگونه تفسير و تحليل از تاريخ شفاهي با تلاش همه نقطه نظرات متضاد، موافق، همگرا و متقابل را در ابعاد مختلف مورد مطالعه قرار مي دهند. از ويژگي هاي مشخص اين رويکرد، توجه به زمينه فرهنگي- اجتماعي واقعه، نگاه موشکافانه و متوجه به درون ( درون گرا (23) )، توجه خاص به گروه هاي حاشيه اي و رانده شده و تلقي مشارکت جو به عنوان همکار تحقيق (24) است.
جين سيک رويکرد چست مدرن ها را در به کارگيري تاريخ شفاهي به عنوان يک پروژه توأم با عدالت اجتماعي مي داند. مراحل تاريخ شفاهي از رويکرد پست مدرنيسم شامل مراحل زير است:
ضبط داده ها از طرق مختلف شنيداري- تصويري- ديجيتالي و يادداشت برداري.
تحليل و تفسير داده ها بر اساس منابع جمع آوري اطلاعات.
تقسيم نقش تفسيرگر داده ها بين مصاحبه گر و مصاحبه شونده و شکل گيري مفاهيم جديد و بازسازي مفاهيم.
ارائه تحليل تاريخ شفاهي توافقي حاصل مشارکت تعاملي ( ارائه تاريخ شفاهي حاصل رويکردها و نظريات مختلف و ساخته شده در فرايند تحقيق ).

5- تکنيک مصاحبه در تاريخ شفاهي

مصاحبه هم مانند روش هاي کيفي، به صورت عميق- مشارکتي و بر پايه همدلي است. توجه به نکارت زير در مصاحبه هاي تاريخ شفاهي مهم است:
مهارت هاي شنيدن فعال براي مصاحبه گر تاريخ شفاهي بسيار اساسي است.
کسب مهارت هاي ارتباط در مصاحبه و مشارکت جو از فنون ضروري است که مصاحبه گر تاريخ شفاهي بايد بر آن مسلط باشد.
فهم- درک و ايجاد رابطه توأم با همدلي ضروري است.
مصاحبه، نمايش دانش و دايره لغات مصاحبه گر و مفتون سازي مصاحبه شونده نيست.
اجازه رفت و برگشت اطلاعات، مفهوم سازي، کشف، خلاقيت و دوباره سازي تئوري- روشي، لازمه ذهنيت مصاحبه گر و محقق تاريخ شفاهي است.
انعطاف پذيري، عمل و جلوگيري از القاي نظرات مصاحبهگران ضروري است.
مصاحبه ها در تاريخ شفاهي متعدد و با مشارکت جويان متنوع و متعدد صورت مي پذيرد.
در هر مصاحبه با مشارکت جو، درج تاريخ، مکان، طول زمان مصاحبه، مصاحبه شونده و برخي ويژگي هاي خاص زماني- مکاني ضروري است.
استفاده از فرصت هاي رسمي يا غيررسمي براي مصاحبه با توجه به هنر و اهليت محقق تحقيق مي پذيرد.

6- تاريخ شفاهي همچون يک پروژه عدالت اجتماعي (25)

نقل هر داستاني توسط افراد از گذشته همچون يک « صدا » (26) تلقي مي شود. صدايي که نه تنها چيزي غير از جريان هاي جاري را به ما مي آموزد، بلکه شرايط اجتماعي مربوط را فراتر از آنچه به نظر مي رسد و يا وانمود شده است، نشان مي دهد.
از طريق يادگيري زندگي ها، راه هاي داشتن، فرهنگ ها، زبان ها و رفتار افرادي که در حاشيه جامعه زندگي مي کنند، اطلاعات مهم و درست نسبت به اجتماع و زيست انساني به عنوان يک کل حاصل مي شود. در واقع با تاريخ شفاهي نسبت به عدالت اجتماعي براي ديگراني که طرد شده اند آگاهي بيشتري به دست مي آوريم. از اين طريق، خارج و فراتر از اطلاعات مکتوب ( واقعيات از زبان مردم حاضر در صحنه گذشته ) تعادل در حافظه تاريخ ايجاد مي شود.
هر فردي داستاني براي بيان دارد و اين کار محقق تاريخ شفاهي است که ضبط و ثبت و نقل روايات آنها براي روشنگري و گسترش آگاهي جامعه بپردازد.

7- شهادت (27) در قالب تاريخ شفاهي

کميسيون هاي رفع اختلاف و حقيقت ياب (28) در آفريقاي جنوبي که روش تحقيق آنها، تاريخ شفاهي بوده است، از نمونه هاي کارکرد تاريخ شفاهي است.
اين کميسيون ها در رژيم تحت تبعيض نژادي آفريقاي جنوبي از طريق تاريخ شفاهي، کمک فراواني به روشن شدن واقعيت ها و اتفاق ها در اين سرزمين کرده است. در اين تحقيق، شهروندان معمولي داوطلب در روبه رو شدن با مجرمان و افرادي که نقش مهمي در نسل کشي اين سرزمين داشتند، ابتدا آنها را بخشيده و سپس به واقعيات زيادي که در جريان آن نسل کشي رخ داده بود، شهادت مي داند ( شعار ببخش، اما فراموش نکن ). در اين شهادت ها شکنجه کنندگان و قاتلان نيز داوطلبانه شرکت کردند و مصيبت ها و وقايع را نقل کردند. در جريان اين تاريخ شفاهي، فضاي حاکم مبتني بر درک و مفاهيم، طي مصاحبه هاي مکرر و متنوع، حفظ امانتداري و محرمانه بودن اسامي مشارکت جويان انجام شد. طي اين تاريخ شفاهي که همچون يک پروژه عدالت جويانه عمل کرد، نسل کشي قريب هشتصد هزار آفريقايي از تبار TUTU گوشته اي مهم از تاريخ آفريقاي جنوبي را روشن کرد.
« آنچه دزموند توتو (29) به عنوان يک مشارکت جوي کليدي بر آن تأکيد داشت، اين بود که اين فرايند حل اختلاف، حقيقتاً اتفاق نمي افتاد، اگر گذشته را انکار مي کرديم. از طريق کميسيون هاي حقيقت ياب، حقايق زيادي از دل تاريخ به دست آمد که جزء اسناد دست اول نورنبرگ قرار گرفت. خاطرات دزموند توتو ( 1999 ) حاصل اين تاريخ شفاهي و کميسيون است. اين اطلاعات هرگز قبلاً در جايي درج نشده بود » ( Janesick, 2007 ).
« شهادت » يکي از نمونه هاي نخستين و مفيد تاريخ شفاهي است. با شهادت دادن و تصديق کردن يک واقعه توسط افراد و يا فرد حاضر در صحنه، همچون سندي معتبر، حافظه تاريخ اصلاح، تکميل وغني مي شود. قدرت شهادت دادن در سادگي و مشارکت مردمي آن است و اين ويژگي اجازه مي دهد، حقايق با افراد دفن نشده و از طريق نقل آن نسل به نسل و يا به شکل اسناد تاريخي معتبر حفظ شود.

8- امتيازات روش تاريخ شفاهي

تاريخ شفاهي شيوه اي غير رسمي براي کشف حقايق از طريق بازگوکنندگان حقيقي صحنه هاست. به عبارت ديگر، تاريخ شفاهي خارج از نظم سلسله مراتبي غالب عمل مي کند و به واسطه همين ويژگي کليدي است که داراي امتيازاتي مي شود که ديگر روش ها کمتر دارند. از جمله اين امتيازها عبارتند از:
تاريخ شفاهي محدوديت هاي اسناد نوشته شده را جبران مي کند. اصلاح اسناد تاريخي يکي از کارکردها و امتيازات مهم اين روش است.
هر تاريخ شفاهي به جهت زنده بودن و واقعي بودن يک بيان سودمند تلقي مي شود .
از طريق تاريخ شفاهي، انتقال فرهنگ از نسل گذشته به نسل آتي امکان پذير است.
تاريخ شفاهي با توجه به افراد و يا گروه هاي رانده شده اجتماعي و در حاشيه قرار گرفته ها، نگاهي جامع از يک جامعه را براي مشاهده گران و محققان اجتماعي و تاريخي ايجاد مي کند.
يکي از مهم ترين دستاوردهاي تاريخ شفاهي در جامعه شناسي و روان شناسي، آشنايي با سنت هاي قديمي و تعاملات نمادين ميان انسان ها است.
تاريخ شفاهي به عنوان روش و ابزار تحقيق کيفي داراي انعطاف بيشتري نسبت به ديگر روش ها است.
تاريخ شفاهي قادر است از طريق مصاحبه هاي عميق و همدلي اطلاعات پنهان مانده، مورد غفلت قرار گرفته و فراموش شده را به حافظه تاريخ برگرداند.
تاريخ شفاهي روش غير اثباتي و توأم با رويکرد انتقادي در کشف حقايق تاريخي است.
از طريق تاريخ شفاهي، امکان بازسازي و دوباره سازي مفاهيم ميسر مي شود.

9- نتايج و نقد به کارگيري تاريخ شفاهي در مطالعات اجتماعي

تاريخ شفاهي به خصوص در جوامعي که فرايند کسب اطلاعات، درج، ثبت و انعکاس آن به عنوان يک يافته علمي و يا دانش همگاني داراي نقص و محدوديت هايي است، روش سودمندي است که قادر است به اصلاح، تکميل و يا رد آنچه از وقايع اجتماعي مکتوب شده است، بپردازد.
تاريخ شفاهي در صورتي که داراي مفهوم (30) مورد مطالعه و سنجش باشد، به عنوان يک روش کيفي تلقي مي شود و همچون ديگر روش هاي کيفي با ساخت نظريه (31) و ساخت روش (32) در فرايند تحقيق به عنوان يک روش علمي محسوب مي شود، در غير اين صورت به عنوان ابزاري براي محقق کيفي به کار گرفته مي شود ( سرايي، 1387 ).
تاريخ شفاهي به جهت امکان دسترسي به جامعه زنده و اطلاعات واقعي داراي پايايي (33) و ارزشمندي (34) براي محقق کيفي است. تاريخ شفاهي با يکنواخت کردن (35) و ايجاد تعادل (36) در اطلاعات ضبط شده تاريخي، مانند پروژه اي توأم با عدالت اجتماعي عمل مي کند.
در نهايت تاريخ شفاهي به عنوان يک روش، نيازمند بهره گيري از مفاهيم و تئوري هاي مناسب همچون ديگر روش هاي علمي است. در اين حالت همان محدوديت ها و ويژگي هاي خاصي که براي تحقيقات کيفي مطرح است، در اينجا نيز بايد مورد نظر قرار گيرد. سه اصل اساسي که محقق کيفي بايد مد نظر داشته باشد عبارتند از:
1- هر مشاهده و يا پرسش بايد در مجموعه اي از وقايع فني- حاشيه اي (37) و متني قرار گيرد. بدين لحاظ هر پرسش محقق کيفي منحصر به فرد (38) است.
2- بدون توصيف وقايع ضمني- حاشيه اي خاص و آگاهي از پارامترهاي متني خاص نمي توان براي پرسش تحقيق، پاسخ عميقي يافت.
3- اين آگاهي عميق تنها از طريق اينکه چه کسي و با چه کيفيتي ( اهليت محقق ) به اين وظايف پرداخته است، ميسر مي شود. ( Percecman & Curran, 2006 ).
به کارگيري روش تاريخ شفاهي در مطالعات اجتماعي تنها زماني به عنوان يک روش قابل قبول خواهد بود که داراي مفاهيم مورد مطالعه، بهره گيري از مدل هاي نظري پويا، استفاده از مقايسه و تطبيق، انجام مصاحبه هاي نيمه ساخت يافته متعدد يا افراد خاص با ابعاد نگرشي گوناگون باشد. بدين ترتيب تاريخ شفاهي با رويکرد مطالعات تاريخي از رويکرد جامعه شناختي متمايز مي شود.
منابع تحقيق:

1. باقي، عماد الدين، تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي ايران، قم: نشرتفکر، 1373.
2. سرايي، حسن، روش هاي تحقيق کيفي، جزوه کلاسي، واحد روش تحقيق پيشرفته 2 دوره دکتري جامعه شناسي، واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي، 1387.

1. Giles, Tamara, Oral Histories As Methods & Sources, sage pub, 2006.
2. Gordon, Marshal, A Dictionary of Sociology Oral History, sage pub, 1998.
3. Janesick, Valeriey, Oral History As a Social Justice Project: Issues for the Qualitative Researeher, the qualitative report, vol. 12 No. 1 March 2007.
4. Perecman, Clen & Sara Curran, Field Research, sage pub, 2006.

پي‌نوشت‌ها:

1. عضو هيئت علمي علوم اجتماعي دانشگاه آزاد اسلامي، واحد اراک.
2. Alive history
3. Verbal history
4. Oustsiders
5. Peripheral members
6. Reinharz
7. Action research
8. Story telling
9. Positivism approach
10. Critical paradigm
11. Reconstruction
12. Recognition
13. Retrospective
14. Archival
15. Theoretical sampling
16. Case study
17. Field research
18. Empathy
19. Self
20. Traditionalists oral history
21. Re-conceptualization
22. Postmodernists
23. Introspection
24. Co-researcher
25. Social justice
26. Voice
27. Testimony
28. Truth and Reconciliation Commissions ( TRC )
29. Desmond Tutu
30. Concept
31. Theory construction
32. Method construction
33. Reliability
34. Valuable
35. Equalization
36. Balance
37. Circumstances
38. Unique

منبع مقاله :
زيرنظر صالحي اميري، رضا، فتحي، سروش؛ ( 1391 )، مجموعه مقالات روشهاي تحقيق کيفي در پژوهش هاي اجتماعي، تهران: مجمع تشخيص مصلحت نظام، مركز تحقيقات استراتژيك، چاپ اول